|
شیعه امامیه [1] . الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع. لسان العرب، کلمهی شیع، المیزان، ج17، ص147. |
علی ربانی گلپایگانی- در آمدی بر علم کلام، ص 179 |
نظر بدهید |
شیخ مفید که نام کاملش «محمد بن محمد بن نعمان» است در سال 336 هجرى در حوالى بغداد دیده به جهان گشود
وی در یک خانواده پرسابقه و اصیل در تشیع و از سلاله نیکان و پاکان به دنیا آمد. سراسر وجود خاندان او مالامال از عشق به اهل بیت رسالت علیهمالسلام بود
شیخ مفید از چهرههاى بسیار درخشان شیعه در جهان اسلام است. ابن ندیم در فن دوم از مقاله پنجم «الفهرست» که درباره متکلمان شیعه بحث مىکند، از او به عنوان «ابن المعلم» یاد کرده و او را ستایش مىکند. شیخ مفید از شاگردان ابن ابى عقیل است
مناظره شیخ مفید با خلیفه دوم عمر بن خطاب
در قرآن کریم آمده است: «الاّ تَنْصُروُهُ فَقَدْ نَصَرهُ اللهُ اِذْ اَخْرَجَهُ الَّذینَ کَفَروُا ثانِیَ اثْنَیْنِ اْذْ هُما فی الْغارِ اِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لاتَحْزَنْ اِنَّ اللهَ مَعَنا فَاَنْزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَ اَیَّدَهُ بِجُنُود لَمْ تَرَوْها ...»
اگر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را یاری نکنید، خداوند او را یاری خواهد کرد (همانگونه که در سختترین ساعات، او را تنها نگذارد) آن هنگام که (در جریان هجرت) کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود (و یک نفر همراه او بیش نبود) در آن هنگام که آن دو، در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: غم مخور، خدا با ما است، در این موقع خداوند آرامش خود را بر او(پیامبر) فرستاد، و با لشگرهایی که آنها را نمیدیدند او را تقویت نمود .... (توبه/ 40 )
علمای اهل تسنّن، این آیه را از دلائل معروف فضائل ابوبکر میدانند، و ابوبکر را به عنوان «یار غار» خوانده، و برای تأیید خلافت او به آن تکیه مینمایند.
طبرسی در کتاب احتجاج نقل میکند که شیخ مفید (ره) گفت: شبی در خواب دیدم به راهی میروم، ناگاه چشمم به جمعیّتی افتاد که به دور مردی حلقه زده بودند، و آن مرد برای آنها موعظه میگفت، پرسیدم آن مرد کیست؟ گفتند: «عمربن خطّاب» است
نزدش رفتم و سخنانش را قطع کرده و گفتم: ای شیخ بگو دلیل بر برتری ابوبکر، در آیه غار(ثانی اثنین اذهما فی الغار ...) چیست؟
عمر گفت: شش نکته در این آیه وجود دارد که بیانگر فضیلت ابوبکر است
آنگاه آن شش نکته را چنین برشمرد
1- خداوند در قرآن (آیه 40/ توبه) از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ یاد کرده، و ابوبکر را دومین نفر قرار داده است (ثانِیَ اثْنَیْن)
2- خداوند در آیه فوق، آن دو (پیامبر و ابوبکر) را در کنار هم، در یک مکان یاد کرده، و این بیانگر پیوند آن دو است (اِذْ هُما فِی الْغار)ِ
3- خداوند در آیه مذکور، ابوبکر را به عنوان صاحب (رفیق) پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ یاد نموده تا آنها را هم رتبه کرده باشد. (اِذْ یقول لِصاحِبِه)ِ
در مورد مصاحبت، این نیز دلیل فضیلت نیست، زیرا مصاحب به معنی همراه است، و چه بسا کافر با مومنی همراه باشد، چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید: «قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ یُحاوِرُهُ اَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ ...: همراه (با ایمان) او که با او به گفتگو پرداخته بود، گفت: آیا به خدائی که تو را از خاک آفریده کافر شدی؟
4- خداوند از مهربانی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ابوبکر خبر داده، آنجا که طبق آیه مذکور، پیامبر به ابوبکر میگوید وَ لا تَحْزَنْ؛ «اندوه مخور»
5- پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ابوبکر خبر داده که خداوند یاور هر دوی ما به طور مساوی، و مدافع ما است (اِنَّ اللهَ مَعَنا)
6- خداوند در این آیه از نازل شدن سکینه و آرامش به ابوبکر خبر داده است، زیرا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله همیشه دارای آرامش بود و نیازی به فرود آمدن آرامش نداشت (فَاَنْزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ)
این شش نکته از آیه مذکور، بیانگر برتری ابوبکر است، که برای تو و دیگران قدرت بر ردّ آن نیست.
شیخ مفید(ره) میگوید: من به عمر گفتم: به راستی حقّ رفاقت با ابوبکر را ادا کردی، ولی من به یاری خدا به همه آن شش نکته پاسخ میدهم، مانند باد تندی که در روز طوفانی، خاکستری را میپراکند، و آن این است :
1- دومین نفر قرار دادن ابوبکر دلیل فضیلت او نیست. گزارشی از تعداد است. زیرا م?من با م?من، و همچنین مومنی با کافر، در یک جا قرار میگیرند، وقتی که انسان بخواهد یکی از آنها را ذکر کند میگوید دوّمین آن دو (ثانی اثنین)
2- ذکر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ابوبکر در کنار هم، نیز دلالتی بر فضیلت ابوبکر ندارد، زیرا ـ چنان که در دلیل نخست گفتیم ـ در یک جا جمع شدن، دلیل بر خوبی نیست، چه بسا مومن و کافر در یک جا جمع میشوند، چنانکه در مسجد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ که شرافتش از غار بیشتر است، مومن و منافق و ... میآمدند و در آنجا کنار هم اجتماع میکردند، از این رو در قرآن میخوانیم
فَمالِ الَّذِینَّ کَفَروُا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ ـ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِینَ؛این کافران را چه میشود که با سرعت نزد تو میآیند، از راست و چپ، گروه گروه و همچنین در کشتی نوح علیه (معارج/36 و 37 )
السلام، هم پیغمبر بود و هم شیطان و حیوانات، پس اجتماع در یک مکان، دلیل فضیلت نیست.
3- اما در مورد مصاحبت، این نیز دلیل فضیلت نیست، زیرا مصاحب به معنی همراه است، و چه بسا کافر با مومنی همراه باشد، چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ یُحاوِرُهُ اَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ ...: همراه (با ایمان) او که با او به گفتگو پرداخته بود، گفت: آیا به خدائی که تو را از خاک آفریده کافر شدی؟ » (کهف ـ 37 )
4ـ اما این که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «لاتَحْزَنْ»؛ (محزون مباش) این دلیل خطای ابوبکر است نه دلیل فضیلت او، زیرا حزن ابوبکر، یا اطاعت بود یا گناه؛ اگر اطاعت بود، پیامبر صلی الله علیه و آله از طاعت، نهی نمیکرد، بلکه به آن دعوت میکرد، و اگر گناه بوده نهی از آن درست باشد و آیات و دلیلی نیامده که ابوبکر امتثال کرده باشد و از اندوه خوری کناره کرده باشد .
5. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اِنَّ الله مَعَنا»؛ (خدا با ماست) دلیل آن نیست که منظور هر دو باشند، بلکه پیامبر به او اعلام کرده که خدا همراه من است، منظور شخص پیامبر به تنهایی است، و پیامبر از خودش تعبیر به جمع کرده است، چنانکه خداوند در قرآن از خود با لفظ جمع یاد کرده و میفرماید :
«اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛ «ما ذکر(قرآن) را فرو فرستادیم، و ما قطعاً آن را نگهبانیم.» (حجر/ 9)
دومین نفر قرار دادن ابوبکر دلیل فضیلت او نیست. گزارشی از تعداد است. زیرا م?من با م?من، و همچنین م?من با کافر، در یک جا قرار میگیرند، وقتی که انسان بخواهد یکی از آنها را ذکر کند میگوید دوّمین آن دو (ثانی اثنین)
و گفتهاند ابوبکر گفته: ای رسول خدا اندوه من برای برادرت علی بن ابیطالب است که چه بلایی سرش میآید (همان شب، علی در بستر پیامبر خوابیده بود که نقطه هجوم مشرکان برای قتل پیامبر بود) و پیغمبر فرمود: خدا با ما است، یعنی با من و برادرم علی بن ابیطالب.
6ـ اما این که گفتی سکینه و آرامش بر ابوبکر نازل شده، این خلاف قرآن است، زیرا سکینه بر آن کس نازل شد که طبق قسمت آخر آیه، لشکر نامرئی خدا به یاری او شتافت، که پیامبر اکرم باشد.
اگر بر ابوبکر سکینه فرود آمده باید موید به لشکریان نامرئی خدا شده باشد و اگر بخواهی بگویی هر دو (سکینه و یاری لشکر نامرئی) برای ابوبکر بود، باید پیامبر صلّی الله علیه و آله را در این جا از نبوّت خارج سازی.
بنابراین اگر به این جمله (آیه غار) برای رفیقت استدلال نکنی بهتر است.
شیخ مفید گفت: عمر دیگر نتوانست، پاسخ مرا بدهد، و مردم از دورش پراکنده شدند، و من از خواب بیدار شدم.
درگذشت شیخ مفید، مصیبت بزرگ برای آل پیامبر
سرسلسله داغداران و سوگواران این ماتم عظمى، قلب حضرت بقیة الله عجل الله فرجه بود. از غیب، بر قبر شیخ مفید نوشته شد:
لا صوت الناعی بفقدک انه / یوم على آل الرسول عظیم
ان کنت قد غیبت فی جدث الثرى / فالعدل و التوحید فیک مقیم
و القائم المهدیّ یفرح کلما / تلیت علیک من الدروس علوم
صداى آنکه خبر مرگ تو را اطلاع داد به گوش نرسد که مردن تو روزى است که بر آل رسول مصیبت بزرگى است.
اگر در زیر خاک پنهان شدهاى حقیقت عدل و توحید و خداپرستى در تو اقامت گزیده است.
قائم مهدى (علیه السلام) خوشحال مىشد هرگاه تو از انواع علوم تدریس مىکردى
محاسبه خمس
به طور کلی خمس به پس اندازی تعلق می گیرد که یک سال در نزد شخص مانده و به مصرف نیازهای زندگی شخص نرسیده باشد. منظور از پس انداز پولی نیست که از مخارج زندگی زیاد آمده است، بلکه شامل آن چه از برنج و حبوبات و مایحتاج دیگری که اضافه آمده هم می شود. خمس این موارد را هم باید پرداخت، حال اگر ممکن است از خود آن و یا قیمت آن .
چیزهایی که مورد نیاز انسان است و با استفاده عین آن از بین نمی رود مانند وسایل زندگی، از قبیل فرش، یخچال ، وسیله نقلیه و... هر چند سال هم بر آن بگذرد، خمس به آنها تعلق نمی گیرد .
کسی که درآمد تدریجی و منظم دارد، باید برای خود سال خمسی تعیین کند؛ یعنی یک روز را قرار دهد که در آن روز ببیند چقدر پس انداز دارد (در سال اول) و یا چه مقدار بر پس اندازش از سال گذشته اضافه شده است (در سالهای بعد) و خمس یعنی یک پنجم آن که باید آن را به مرجع تقلیدش یا کسی که او مجاز بداند، بدهد.
اگر از در آمد چیزی که به آن احتیاج نداشته اید خریداری نموده اید و یک سال از خرید آن گذشته ، باید خمس آن را بپردازید .
اگر وسایل زندگی و چیزهای دیگری که به آنها احتیاج دارید مطابق نیاز و جایگاه اجتماعی خریداری نموده؛ برای مثال خانه ای مناسب نیازی که دارد و نه بیشتر خریده است، در این صورت باید به دو مطلب توجه شود
اگر آن را در بین سالی که در آن سال در آمد داشته خریداری نموده، لازم نیست خمس آنها را بپردازد. توجه بفرمایید که منظور از سال، سال خمسی می باشد که زمان آغاز آن، همان وقتی است که اولین در آمد را به دست آورده اید .
اگر نمی داند که در بین سال آن را خریداری نموده است یا بعد از تمام شدن سال، بنابر احتیاط واجب باید با حاکم شرع ( افرادی که از طرف مرجع تقلید شخص اجازه دارند تا مسائل اینگونه را حل کنند ) مصالحه کند.
در صورتی که می داند وسایل زندگی را با پولی که پرداخت خمس آن واجب بوده خریداری کرده است، پرداخت خمس آن واجب است .
به طور کلی خمس به پس اندازی تعلق می گیرد که یک سال در نزد شخص مانده و به مصرف نیازهای زندگی شخص نرسیده باشد.
پرسش و پاسخ پیرامون خمس
پاسخ های ارائه شده بنابر نظر مقام معظم رهبری می باشد :
سال خمسی چگونه تعیین میشود؟
تعیین سال خمسی امری قراردادی نیست بلکه امری واقعی است و اول سال خمسی هر شخص مساوی با اولین در آمد او می باشد .
من و شوهرم پولی را برای خرید خانه در بانک گذاشته ایم و الان 2 سال می گذرد ولی پولمان به قدری نیست که بتوانیم با آن خانه بخریم آیا به این پول خمس تعلق می گیرد؟
سود پس انداز شده اگر برای صرف در احتیاجات زندگی باشد و در آینده نزدیک دو تا سه ماه بعد از پایان سال خمسی در همان مورد صرف شود، پرداخت آن واجب نیست ولی اگر بیش از این زمان شود پرداخت خمس آن واجب است و در فرض سوال پرداخت آن بر شما واجب است .
چنانچه مبلغ پس انداز شده به طلا تبدیل شده باشد باز هم پرداخت خمس واجب است؟
آری ، با گذشت سال، خمس دارد
آیا میتوانم پس اندازم را که جهت خرید خانه پس انداز کرده ام را به همسرم هدیه بدهم تا به آن خمس تعلق نگیرد؟
انجام چنین کاری برای فرار از خمس اشکال دارد و نمی توانید چیزی را سوری هدیه کنید و اهدا باید واقعی باشد. توجه بفرمایید که پرداخت وجوهات شرعی باعث کم شدن اموال شما نمی شود و هیچ کسی تا کنون به دلیل پرداخت خمس و زکات از پیشرفت اقتصادی محروم نشده، بلکه به عکس این مطلب صادق است .
به هدایایی که در هنگام عقد به ما داده اند خمس تعلق می گیرد؟
. به هدیه و بخشش خمس تعلق نمی گیرد
به وام هایی که بعد از ازدواج دریافت کرده ایم و ممکن است تا بیش از یکسال در حساب بانکی ما بماند خمس تعلق می گیرد؟
وام خمس ندارد، مگر این که عین آن پول موجود باشد و سال بر آن بگذرد، که در این صورت هم فقط به مقداری که اقساطش پرداخت شده، خمس تعلق می گیرد و بقیه خمس ندارد .
پولی که سال 87 بابت عمره در بانک گذاشتیم تا الان که سال 89 است نوبت مشرف شدن ما را اعلام کردند آیا به این پول خمس تعلق می گیرد؟
اصل سپرده اگر از در آمد کسب بوده و خمس آن داده نشده خمس دارد اما سود حاصله اگر پیش از سال عزیمت به سفر حج قابل وصول نبوده جزء در آمد سال وصول محسوب میشود که اگر در همان سال هزینه سفر حج شود خمس ندارد .
آیا میتوان پول خمس را برای ساخت مسجد یا حسینیه در مکانی که احتیاج است خرج کرد؟
. خیر، بدون اجازه از دفتر یا نماینده مرجع تقلید، نمی توان در خمس تصرف نمود و جایز نیست
آیا خمس به مال کسی که تحت تکلف پدر و مادر است و با انجام یک پروژه یا 3 ماه تدریس مبلغی پول دریافت کرده و در آمد غیرثابت دارد تعلق می گیرد؟
صرف تحت تکفل بودن دلیل بر ندادن خمس نیست. لذا از اولین درآمدتان و یا همان درآمد غیردائم اگر یکسال بگذرد و مصرف نشود خمس به آن تعلق می گیرد .
محاسبه خمس
به طور کلی خمس به پس اندازی تعلق می گیرد که یک سال در نزد شخص مانده و به مصرف نیازهای زندگی شخص نرسیده باشد. منظور از پس انداز پولی نیست که از مخارج زندگی زیاد آمده است، بلکه شامل آن چه از برنج و حبوبات و مایحتاج دیگری که اضافه آمده هم می شود. خمس این موارد را هم باید پرداخت، حال اگر ممکن است از خود آن و یا قیمت آن .
چیزهایی که مورد نیاز انسان است و با استفاده عین آن از بین نمی رود مانند وسایل زندگی، از قبیل فرش، یخچال ، وسیله نقلیه و... هر چند سال هم بر آن بگذرد، خمس به آنها تعلق نمی گیرد .
کسی که درآمد تدریجی و منظم دارد، باید برای خود سال خمسی تعیین کند؛ یعنی یک روز را قرار دهد که در آن روز ببیند چقدر پس انداز دارد (در سال اول) و یا چه مقدار بر پس اندازش از سال گذشته اضافه شده است (در سالهای بعد) و خمس یعنی یک پنجم آن که باید آن را به مرجع تقلیدش یا کسی که او مجاز بداند، بدهد.
اگر از در آمد چیزی که به آن احتیاج نداشته اید خریداری نموده اید و یک سال از خرید آن گذشته ، باید خمس آن را بپردازید .
اگر وسایل زندگی و چیزهای دیگری که به آنها احتیاج دارید مطابق نیاز و جایگاه اجتماعی خریداری نموده؛ برای مثال خانه ای مناسب نیازی که دارد و نه بیشتر خریده است، در این صورت باید به دو مطلب توجه شود
اگر آن را در بین سالی که در آن سال در آمد داشته خریداری نموده، لازم نیست خمس آنها را بپردازد. توجه بفرمایید که منظور از سال، سال خمسی می باشد که زمان آغاز آن، همان وقتی است که اولین در آمد را به دست آورده اید .
اگر نمی داند که در بین سال آن را خریداری نموده است یا بعد از تمام شدن سال، بنابر احتیاط واجب باید با حاکم شرع ( افرادی که از طرف مرجع تقلید شخص اجازه دارند تا مسائل اینگونه را حل کنند ) مصالحه کند.
در صورتی که می داند وسایل زندگی را با پولی که پرداخت خمس آن واجب بوده خریداری کرده است، پرداخت خمس آن واجب است .
به طور کلی خمس به پس اندازی تعلق می گیرد که یک سال در نزد شخص مانده و به مصرف نیازهای زندگی شخص نرسیده باشد.
پرسش و پاسخ پیرامون خمس
پاسخ های ارائه شده بنابر نظر مقام معظم رهبری می باشد :
سال خمسی چگونه تعیین میشود؟
تعیین سال خمسی امری قراردادی نیست بلکه امری واقعی است و اول سال خمسی هر شخص مساوی با اولین در آمد او می باشد .
من و شوهرم پولی را برای خرید خانه در بانک گذاشته ایم و الان 2 سال می گذرد ولی پولمان به قدری نیست که بتوانیم با آن خانه بخریم آیا به این پول خمس تعلق می گیرد؟
سود پس انداز شده اگر برای صرف در احتیاجات زندگی باشد و در آینده نزدیک دو تا سه ماه بعد از پایان سال خمسی در همان مورد صرف شود، پرداخت آن واجب نیست ولی اگر بیش از این زمان شود پرداخت خمس آن واجب است و در فرض سوال پرداخت آن بر شما واجب است .
چنانچه مبلغ پس انداز شده به طلا تبدیل شده باشد باز هم پرداخت خمس واجب است؟
آری ، با گذشت سال، خمس دارد
آیا میتوانم پس اندازم را که جهت خرید خانه پس انداز کرده ام را به همسرم هدیه بدهم تا به آن خمس تعلق نگیرد؟
انجام چنین کاری برای فرار از خمس اشکال دارد و نمی توانید چیزی را سوری هدیه کنید و اهدا باید واقعی باشد. توجه بفرمایید که پرداخت وجوهات شرعی باعث کم شدن اموال شما نمی شود و هیچ کسی تا کنون به دلیل پرداخت خمس و زکات از پیشرفت اقتصادی محروم نشده، بلکه به عکس این مطلب صادق است .
به هدایایی که در هنگام عقد به ما داده اند خمس تعلق می گیرد؟
. به هدیه و بخشش خمس تعلق نمی گیرد
به وام هایی که بعد از ازدواج دریافت کرده ایم و ممکن است تا بیش از یکسال در حساب بانکی ما بماند خمس تعلق می گیرد؟
وام خمس ندارد، مگر این که عین آن پول موجود باشد و سال بر آن بگذرد، که در این صورت هم فقط به مقداری که اقساطش پرداخت شده، خمس تعلق می گیرد و بقیه خمس ندارد .
پولی که سال 87 بابت عمره در بانک گذاشتیم تا الان که سال 89 است نوبت مشرف شدن ما را اعلام کردند آیا به این پول خمس تعلق می گیرد؟
اصل سپرده اگر از در آمد کسب بوده و خمس آن داده نشده خمس دارد اما سود حاصله اگر پیش از سال عزیمت به سفر حج قابل وصول نبوده جزء در آمد سال وصول محسوب میشود که اگر در همان سال هزینه سفر حج شود خمس ندارد .
آیا میتوان پول خمس را برای ساخت مسجد یا حسینیه در مکانی که احتیاج است خرج کرد؟
. خیر، بدون اجازه از دفتر یا نماینده مرجع تقلید، نمی توان در خمس تصرف نمود و جایز نیست
آیا خمس به مال کسی که تحت تکلف پدر و مادر است و با انجام یک پروژه یا 3 ماه تدریس مبلغی پول دریافت کرده و در آمد غیرثابت دارد تعلق می گیرد؟
صرف تحت تکفل بودن دلیل بر ندادن خمس نیست. لذا از اولین درآمدتان و یا همان درآمد غیردائم اگر یکسال بگذرد و مصرف نشود خمس به آن تعلق می گیرد .