ترجمه:
ص153 تا157 ترجمه الغدیر(ج2)
وجه دوم (از اشکالات ابن تیمیه) اینکه سوره " المعارج " مکى است باتفاق دانشمندان و بنابراین ده سال یا بیشتر قبل از واقعه غدیر نازل شده
جواب این اشکال- آنچه از اجماع و اتفاق مذکور حاصل میشود اینست که سوره مزبور من حیث المجموع مکى است نه جمیع آیات آن، بنابراین ممکن است این آیات بالخصوص مدنى باشد، کما اینکه در بسیارى از سوره هاى نظیر دارد و این ایراد وارد نخواهد بود که: وقتى متیقن شد که سوره اى مکى است یا مدنى لازمه آن اینست که آیات اولین آن نیز یا آیه اى که نام سوره از آن گرفته شده چنان باشد، زیرا چنانکه قبلا نیز اشعار نمودیم، ترتیبى که در آیات و سور ملاحظه میشود بمقتضاى توقیف است نه ترتیب نزول، بنابراین امکان دارد نزول این آیات متاخر باشد و مقدم داشتن آنها بر آیاتى که قبلا نازل شده بسبب توقیف باشد، هر چند ما بحکمت این امر واقف نباشیم، همانطور که در اکثر موارد ترتیب در آیات و سور قرآن ما بحکمت آن وقوفى نداریم و چه بسیار نظیر دارد، از جمله:
1- سوره " عنکبوت "، که مکى است، جز ده آیه از ابتداء آن، بطوریکه این امرد را طبرى در جزء بیستم تفسیرش در ص 86 و قرطبى در جلد 13 تفسیرش در ص 323 و شربینى در ج 3 " السراج المنیر " ص 116 روایت نموده اند.
2- سوره " کهف "، مکى است، جز هفت آیه از ابتداء آن که مدنى است
و این آیه نیز در سوره نامبرده: " و اصبر نفسک... " نیز مدنى است چنانکه در ج 10 تفسیر قرطبى صفحه 346 و ج 1 " اتقان " سیوطى صفحه 16 مذکور است.
3- سوره " هود " مکى است مگر این آیه مبارکه: " و اقم الصلوه طرفى النهار... " چنانکه در جلد 9 تفسیر قرطبى صفحه 1 مذکور است و این آیه: " فلعلک تارک بعض ما یوحى الیک.. " چنانکه در جزء 2 " السراج المنیر " صفحه 40 مذکور است.
4- سوره " مریم " مکى است، مگر آیه سجده و آیه: " ان منکم الا واردها " بطوریکه در جزء 1 " الاتقان " سیوطى صفحه 16 مذکور است.
5- سوره " رعد " مکى است، مگر این آیه: " و لا یزال الذین کفروا... " و بعض آیات دیگر آن و یا عکس این است، بطوریکه قرطبى در جزء 9 تفسیرش در صفحه 278 و رازى در جزء 6 تفسیرش صفحه 258 و شربینى در جزء 2 تفسیرش صفحه 137 بدان تصریح نموده اند.
6- سوره " ابراهیم " مکى است، مگر این آیه: " الم تر الى الذین بدلوا نعمه الله... " و آیه بعد آن، چنانکه قرطبى در جزء 9 تفسیرش صفحه 338 و شربینى در " السراج المنیر " جزء 2 صفحه 159 بان تصریح نموده اند.
7- سوره " الاسراء " مکى است، مگر این آیه: " و ان کادوا لیستفزونک من الارض... " تا: " و اجعل لى من لدنک سلطانا نصیرا " بطوریکه در جزء 10 تفسیر قرطبى صفحه 203 و جزء 5 تفسیر رازى صفحه 540 و جزء 2 " السراج المنیر " صفحه 261 مذکور است.
8- سوره " حج " مکى است، مگر این آیه: و من الناس من یعبد الله على حرف، چنانکه در جزء 12 تفسیر قرطبى ص 1 و جزء 6 تفسیر رازى ص 206 و جزء 2 " السراج المنیر " ص 511 مذکور است.
9- سوره " فرقان " مکى است، مگر آیه: و الذین لا یدعون مع الله الها
آخر، چنانکه در جزء 13 تفسیر قرطبى ص 1 و جزء 2 " السراج المنیر " صفحه 617 مذکور است.
10- سوره " نمل " مکى است مگر آیه: و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم.. تا آخر سوره مزبور، قرطبى در جزء 15 تفسیرش ص 65 و شربینى در جزء 2 تفسیرش ص 205 بان تصریح نموده اند.
11- سوره " قصص " مکى است، مگر آیه: " الذین آتیناهم الکتاب من قبله " و بقولى مگر آیه: " ان الذى فرض علیک القرآن... "، چنانکه در جزء 13 تفسیر قرطبى ص 247 و در جزء 6 تفسیر رازى ص 585 مذکور است.
12- سوره " المدثر " مکى است، مگر یک آیه در آخر آن، بنا بقولى، چنانکه در جزء 4 تفسیر خازن صفحه 343 مذکور است.
13- سوره " القمر " مکى است، مگر آیه: " سیهزم الجمع و یولون الدبر " شربینى در جزء 4 " السراج المنیر " صفحه 136 این قول را ذکر نموده.
14- سوره " واقعه " مکى است، مگر چهار آیه، چنانکه در جزء 4 " السراج المنیر " ص 171 مذکور است.
15- سوره " المطففین " مکى است مگر آیه اول آن که نام سوره از آن گرفته شده چنانکه طبرى در جزء 30 از تفسیرش در ص 58 آنرا روایت کرده.
16- سوره " و اللیل " مکى است مگر آیه اول که نام سوره از آن گرفته شده چنانکه در " الاتقان " جزء 1 ص 17 مذکور است.
17- سوره " یونس " مکى است، مگر آیه: " و ان کنت فى شک.. " تا دو آیه یا سه آیه یا آیه " و منهم من یومن به... "، چنانکه در جزء 4 تفسیر رازى ص 774 و " اتقان " سیوطى جزء 1 ص 15 و تفسیر شربینى جزء 2 صفحه 2 مذکور است.
سوره ها مدنى و مکى
از جمله آنها: سوره " مجادله " مدنى است، مگر ده آیه از اول آن که نام سوره از آنها گرفته شده چنانکه در تفسیر ابى السعود در حاشیه جزء 8 از تفسیر رازى ص 148، و جزء 4 " السراج المنیر " ص 210 مذکور است.
و از جمله سوره " البلد " مدنى است، مگر آیه اول آن که نام سوره بلد از آن گرفته شده تا آخر آیه چهارم، چنانکه این قول در جزء 1 " الاتقان " ص 17 ذکر شده، و سوره هاى دیگر که ذکر آنها موجب تطویل است.
علاوه بر این، ممکن است یک آیه دوبار نازل شده باشد، مانند بسیارى از آیات که علماء تصریح نموده اند که از نظر پند و یادآورى و یا از لحاظ اهتمام بشان آنها و یا جهت اقتضاء دو مورد که بیش از یک بار نزول آنرا ایجاب کند، نظیر (بسم الله الرحمن الرحیم) و مانند اول سوره (روم) و مانند: آیه (روح) و مانند آیه: " ما کان للنبى و الذین آمنوا ان یستغفروا للمشرکین " و آیه: " و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به... " تا آخر سوره (نحل) و آیه: " من کان عدوا لله "... تا آخر آیه و آیه: " اقم الصلوه طرفى النهار "... و آیه " الیس الله بکاف عبده ". و سوره " فاتحه الکتاب " که یکبار در مکه هنگام واجب شدن نماز و یکبار در مدینه. هنگام برگردانیدن قبله نازل شده و بهمین جهت به (مثانى) نامیده شده.
نظر بدهید |