باید ببینیم هویت انسانیمان چیست؟
«لَهُمْ قُلُوبٌ لایَفْقَهونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنْ لا یُبْصِرونَ بِها وَ لَهُمْ ءاذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها اولئِکَ کَالاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلَّ أولئِکَ هُمْ الْغافِلُونَ»؛1
زیرا دلهایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمیکنند و چشمانی دارند که با آنها نمیبینند و گوشهایی دارند که با آنها نمیشوند. آنان همانند چارپایان، بلکه گمراهترند. آری، آنها همان غافلان هستند.
کسانی که به جهنّم میروند، ابزار دارند ولی استفاده نمیکنند. چشم و گوش دارند ولی بصیرت و شنوایی ندارند. قلب برای عمیقنگری به مسایل است، ولی فرد استفاده نمی کند. مثل چارپایان میماند، بلکه بدتر. چون حیوان ابزار تفکّر و ادراک را ندارد، توقّعی هم از او نیست. امّا انسان این ابزار را دارد، پس باید به مسیر تکامل بیاید.
«اُولئِکَ هُم الْغافِلونَ»؛2
آری آنها همان غافلماندگانند.
آسیب جدّی در مسیر تکامل انسان، غفلت است. خود را گم کرده است و متوجّه هم نیست که کجاست و چه باید بکند؟ مانند این است که سرمایهی میلیونی در اختیار فردی قرار دادهاند و او از درد فقر بنالد . گاه بعضی افراد از خدا مینالند. آیا او باید به جای ما حرکت کند؟ اگر ما هنوز لذت عبادت را نچشیدهایم، باید خودمان شروع کنیم و گرنه دیگری به جای ما حرکت نمیکند.
حقیقت غفلت
این غفلت چگونه است؟ از کدام غفلت، انسان ضرر بیشتری میکند؟ پیش از این بیان شد که انسان با حیوان تفاوت دارد. انسان خواستهها و امیالی دارد که با حیوان مشترک است. غضب، شهوت، ترس، و... در انسان و حیوان وجود دارد.
امّا تفاوت ما با حیوان چیست؟ اگر انسان از این تفاوت غافل شود، از حیوان بدتر است. شهوت و خورد و خوراک را که حیوان هم دارد . هیچگاه هم از آن غافل نمیشود. هیچ فردی نیست که از خوردن غافل شود. هیچ کس نیست که وقتی به بلوغ جنسی میرسد، همسر نخواهد .
آنچه موجب فرق انسان با حیوان است، هویت انسانی است. بسیاری از انسانها، این هویت انسانی را ندارند و تنها ظاهر و شمایلشان انسانی است و قیافهی آنهاست که با حیوانات متفاوت است.
وقتی از خودشناسی سخن میگوییم، یعنی به دنبال هویت انسانی خویش هستیم. اگر از این هویت غافل شویم، مانند چارپایان بلکه بدتر هستیم؛ چون حیوان فرصتی را هدر نمیدهد. او بر مبنای غریزه میداند که دشمنش کیست. موش از همان روز نخست، از گربه میترسد. گربه به خوبی میداند که اگر دلدرد داشته باشد، کدام گیاه را بخورد تا درمان شود. از این جهت، انسان حتّی از حیوان هم ضعیفتر است. بچههای حیوانات در روزهای نخستین روی پا میایستند در حالی که فرزند انسان اگر نه ماهه راه بیفتد، میگویند که زود راه افتاده است. اینها مهم نیست، آنچه مهم است، هویت انسانی است. تفاوتی نمیکند که انسان چه زبان و نژادی داشته باشد. مهم نیست در کجا زندگی میکند . اگر فرزند پیامبر اولوالعزم هم باشیم و خود را نیابیم، بدبخت خواهیم بود. باید ببینیم هویت انسانیمان چیست؟
نکتهی مهمّی که در اینجا باید به آن توجّه داشت، این است که انسان برای خودشناسی، به شناخت خداوند نیازمند است و بین انسان و خدا، رابطهی دو طرفه وجود دارد. اگر خدا را فراموش کردیم، خود را نیز فراموش میکنیم؛ و چنانچه خود را فراموش کنیم، خدا را هم فراموش کردهایم.
«وَ لاتَکوُنوا کَالذَّینَ نَسُوا اللهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»؛3
و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خودفراموشی کرد.
نتیجهی اینکه انسان خدا را نشناسد، چیست؟ در ادامه آیهی شریفه چنین آمده است:
«أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون»؛4
آنان همان گناه کارانند .
یعنی فرد، اهل فسق میشود. هر کاری میخواهد میکند؛ چون مسیر و راه را نیافته است و نمیداند چه کند.