حکم شرعی انواع رقص از دیدگاه مراجع عظام تقلید
آیا رقص زن براى شوهرش یا مرد براى همسرش جایز است؟
»» آیات عظام امام خمینى، وحید، سیستانى، تبریزى و خامنهای: آرى، رقص زن براى شوهر و بر عکس آن جایز است
»» آیات عظام فاضل، صافى، نورى، مکارم: تنها رقص زن براى شوهر جایز است
»» آیت الله بهجت: بنابر احتیاط واجب رقص زن و شوهر براى یکدیگر جایز نیست
آیا رقص زن برای زن حرام است؟
»» آیات عظام امام خمینى، بهجت، فاضل، نورى، وحید، سیستانى: بنابر احتیاط واجب جایز نیست
»» آیات عظام تبریزى، خامنهای: اگر باعث تحریک شهوت یا ارتکاب گناه و یا ترتب مفسده نشود، اشکال ندارد (ولى براى مؤمن سزاوار آن است که از لهو اجتناب نماید
»» آیت الله صافى، آیت الله مکارم: رقص زن براى زن حرام است.
حکم رقص مرد برای مرد چیست؟
»» امام خمینی (ره): رقص مظنه تحریک غریزه جنسی و حرام است علی الاحوط مطلقا مگر رقص همسر برای همسر.
»» آیت الله اراکی (ره): احوط ترک این امور است.
»» آیت الله بهجت (ره): اشکال دارد.
»» آیت الله تبریزی (دام ظلّه): رقص مرد برای مرد لهو است و سزاوار است مومن از آن بپرهیزد.
»» آیت الله خامنه ای (دام ظلّه): اگر موجب مفسده یا محرک شهوت باشد حرام است.
»» آیت الله سیستانی (دام ظلّه): رقص زن و یا مرد به طور کلی، محل اشکال است و احتیاط در ترک آن است.
»» آیت الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه) جایز نیست.
»» آیت الله فاضل لنکرانی (ره) به طور کلی رقص نوعاً منشا فساد و از بین رفتن حیا است و احتیاط در ترک رقص و عدم حضور در مجلس رقص است.
»» آیت الله گلپایگانی (ره): در حرمت رقص برای مردان هیچ فرقی بین انواع آن نیست.
»» آیت الله مکارم شیرازی (دام ظلّه): تنها رقص زن برای شوهرش جایز است و بقیه اشکال دارد.
»» آیت الله نوری همدانی (دام ظلّه): رقص اشکال دارد.
پی نوشت فرض مسئله جایى است که زن و شوهر براى یکدیگر در خلوت برقصند و کس دیگرى نباشد و نیز حرام دیگرى مرتکب نشوند. (مانند گوش دادن به موسیقى حرام و مانند آن)
منبع سوال اول:
امام خمینى، استفتاءات، ج 2، مکاسب محرمه، س 35؛ آیت الله تبریزى، استفتاءات، س 1042 و 1067؛ آیت الله خامنهاى، اجوبه، س 1171؛ آیت الله سیستانى، sistani.org، رقص ش 7؛ دفتر: آیت الله وحید؛ آیت الله مکارم، استفتاءات، ج 1، س 534 و 535؛ آیت الله صافى، جامعالاحکام، ج 2، س 1580؛ آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1736 و 1738؛ آیت الله نورى، استفتاءات، ج 2 س 574؛ دفتر: آیت الله بهجت.
منبع سوال دوم:
آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1736؛ آیت الله سیستانى، sistani.org، رقص ش 3؛ آیت الله نورى، استفتاءات، ج 2 س 574؛ آیت الله بهجت، توضیح المسائل، م 1؛ آیت الله تبریزى، استفتاءات، س 1042؛ آیت الله خامنهاى، اجوبه، س 1168؛ دفتر: امام خمینى؛ آیت الله مکارم، استفتاءات، ج 1، س 537؛ آیت الله صافى، جامعالاحکام، ج 2، س 1580
منبع سوال سوم:
امام خمینی احکام ازدواج، ص 186؛ ایت الله اراکی استفتائات، ص 256 س 12؛ آیت الله بهجت (ره)استفتائات، ج 4، ص 541 س 6353؛ آیت الله تبریزی (دام ظلّه) استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)؛ آیت الله خامنه ای (دام ظلّه) استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)؛ آیت الله سیستانی (دام ظلّه) فقه برای غرب نشینان، ص 323، م 565؛ آیت الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه) جامع الاحکام، ج1، ص 298 س 1026؛ آیت الله فاضل لنکرانی (ره) جامع المسائل، ج 1، ص 456 س 1737؛ آیت الله گلپایگانی (ره) احکام روابط زن و مرد، ص 218 و 219، س 285؛ آیت الله مکارم شیرازی (دام ظلّه) استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم) ؛ آیت الله نوری همدانی هزار و یک مساله فقهی، ج 2 ص 172، س 574 و 575
نظر |
به گزارش جهان به نقل از فارس، عالم مردگان از جمله عوالمی است که همواره وقتی با آن مواجه میشویم سؤالات و ابهامات بسیاری برای ما به وجود میآید و هر فردی علاقه دارد بیشتر از این عالَم بداند چراکه مرگ از جمله مباحثی است که هر فردی روزی با آن دست به گریبان خواهد شد. آنچه در ادامه میآید بخش نخست از سلسله مباحثی است که به طرح پرسش و پاسخ درباره مرگ و معاد میپردازد و از کتاب «عالم برزخ؛ عالم حیات و زندگی» نوشته حجتالاسلام اسدالله محمدینیا از پژوهشگران حوزه علمیه قم عنوان میشود:
با توجه به مطالب گذشته روشن شد فاصله عالم برزخ با دنیا زمانی و مکانی نیست تا بگویند انسان از دنیا تا بخواهد به عالم برزخ برود، چند سال طول میکشد یا دنیا یک مکانی است و برزخ مکانی دیگر. بلکه فاصله آن دو رتبی است مثل عالم انسانی و حیوانی، زیرا اگر انسان فقط به فکر شهوت و شکم باشد در عالم حیوانی به سر میبرد چراکه حیوان تمام تلاش آن دو است و اگر از فطرت و عقل و دستورات قرآن و اهل بیت علیهمالسلام استفاده کرد و از مرز شهوت و شکم دیدگاهش را بالاتر برد، به عالم انسانیت راه مییابد.
انسان در همین دنیا اگر همان مسیری که قرآن و عترت بیان کردند را عمل نمود از عالم دنیا فراتر میرود و به تدریج میتواند عالم برزخ را درک کند؛ درک عالم برزخ برای اولیای الهی و ائمه اطهار (ع) مسئله رایجی بود چنانچه قرآن کریم در سوره مبارکه «تکاثر» میفرماید:
«.. لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقین، لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ»؛ اگر شما علم یقین به آخرت داشتید جهنم(برزخی) را در همین جهان با چشم دل مشاهده میکردید.
حضرت علی علیهالسلام در نهجالبلاغه در وصف متقین میفرماید: «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآها فَهُمْ فِیها مُنَعَّمُونَ، وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآها فَهُمْ فِیها مُعَذَّبُونَ». (خطبه 193)
بهشت(برزخی) برای آنان چنان است که گویا آن را دیده و در نعمتهای آن به سر میبرند و جهنم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند.
به بیان دیگر اگر انسان در همین دنیا کمی از شکم و شهوتش زد و مواظب گوش و چشم و زبانش بود و واجبات را انجام داد و محرمات را ترک کرد و در حد توان به مستحبات و مکروهات توجه داشت خداوند گوشهای از عالم برزخ را به او نشان خواهد داد.
خوابهایی که برخی از مؤمنان میبینند نمونهای از برزخ است، در مقابل خوابهای وحشتناکی که بعضی از ظالمان و گناهکاران میبینند به طوری که سراسر وجودشان را رعب و ترس برمیدارد گوشهای از عالم قبرشان است. بنابراین اگر کسی دقت کند در همین دنیا گاهی خداوند ذرهای از عالم قبر را نشان میدهد اما غفلت مانع است.
به عبارت روشنتر فاصله بین دو چیز، گاهی زمانی است مثل آنکه فردی امروز به دنیا میآید و شخص دیگری هفته یا سال بعد متولد میشود و گاهی هم فاصله مکانی است مانند اینکه شخصی در قم زندگی میکند و فرد دیگری در مشهد است اما فاصله میان «دنیا و برزخ» زمانی و مکانی نیست بلکه فاصله میان آن دو رتبی و مرتبهای است مثل دو نفری که در یک زمان در یک اتاق هستند اما یکی بیدار و یکی خواب است.
این دو نفر فاصله زمانی و مکانی که با هم ندارند فقط رتبی و مرتبهای دارند؛ یعنی یک رتبه، مقام و موقعیت عالم دنیا را دارد که بیدار است و دیگری موقعیت عالم برزخ متصل را دارد که در حال خواب دیدن است.
پیرى در روستایى هرروز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجد مى رفت .
در یک روز بارانى پیر ، صبح براى نماز از خانه بیرون امد ،چند قدمى که رفت در چاله ای افتاد، خیس و گلى شد. به خانه بازگشت لباس را عوض کرد و دوباره برگشت ، پس از مسافتى براى بار دوم خیس و گلى شد برگشت لباس را عوض کرد از خانه براى نماز خارج شد. دید در جلوى در، جوانى چراغ به دست ایستاده است سلام کرد و راهی مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد دید جوان وارد مسجد نشد پرسید اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟
جوان گفت نه ،اى پیر ،من شیطان هستم
براى بار اول که بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشیدم
براى بار دوم که بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشیدم
ترسیدم اگر براى بار سوم در چاله بیفتى خداوند به فرشتگان بگوید تمام گناهان اهل روستا رابخشیدم که من این همه تلاش براى گمراهى آنان داشتم
براى همین آمدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى!
گر تو ان پیر خرابات باشی
فارغ ز بد و بنده ی الله باشی
شیطان به رهت همچو چراغی بشود
تا در محضر دوست همیشه حاضر باشی.