شب نهم از شبهای متبرک و شب مناجات با قاضى الحاجات است و توبه در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است. عبادت در این شب، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. براى شب عرفه چند عمل وارد شده است:
1- دعایی که با با این عبارت آغاز میشود، خوانده شود
اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوى وَ مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى وَ عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَ مُنْتَهى کُلِّ حاجَةٍ یا مُبْتَدِئاً که روایت شده هر کس آن را در شب عرفه یا در شبهاى جمعه بخواند خداوند او را بیامرزد.
2- [به نقل کفعمى ] تسبیحات عشر را که در اعمال روز عرفه آمده است را هزار مرتبه خوانده شود .
3- دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است، خوانده شود.
4- زیارت امام حسین علیه السلام .
اعمال روز عرفه
روز نهم روز عرفه و از اعیاد عظیمه است اگرچه به اسم عید نامیده نشده است . عرفه روزى است که حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فرا خوانده و سفره های جُود و احسان خود را براى ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و راندهتر و خشمناکترین اوقات خواهد داشت و روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم تقاضای کمک مىنمود. امام به او فرمود: واى بر تو آیا در این روز از غیر خدا تقاضا مىکنى؟ حال آن که در این روز امید مىرود که بچههاى در شکم هم از فضل خدا بی نصیب نمانند و سعید شوند.
براى این روز اعمالی ذکر شده است:
1- غسل که مستحب است قبل از زوال انجام شود .
2- زیارت امام حسین علیه السلام ،
که از هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بالاتر است و احادیث، در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسى توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد ثوابش کمتر از کسى که در عرفات است نیست.
3- بعد از نماز عصر پیش از آن که مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زیر آسمان دو رکعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزیده گردد. پس چون وقت زوال شد زیر آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به عمل آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز اقامه کند. در رکعت اوّل بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ خوانده شود. و بعد از آن چهار رکعت نماز گزارد که در هر رکعت بعد از حمد، توحید پنجاه مرتبه بخواند. که این نماز، همان نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است .
4- شیخ کفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى کسى که ضعف پیدا نکند و مانع دعا خواندن او نشود.
5- مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین علیه السلام در روز و شب عرفه .
6- تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله در روز عرفه
نظر بدهید |
روز عرفه، روز معرفت، روز زدودن قلب از غبار عصیان و روز خدا و خدایی شدن است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه، روز رویش گلستان رحمت، روز نگین انگشتری ذی الحجه و روز دعا و استجابت دعا است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه، روز اشک و ناله، روز حسین و حسینی شدن و روز شکستن بت های درون است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه، روز بریدن از خاک و پیوند با افلاک و روز توسل به مقام ربوبیت حضرت حق است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه، روز رسیدن به غایت آمال عارفان و روز همجواری با عرش الهی است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
عرفه روزی است که خدا درهای مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روی بندگان خود آنان می گشاید.
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه، روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و اطاعت خود دعوت کرده و از آن سوی سفره جود خود را برای آنها گسترانیده است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه، روزی است که درهای آسمان را برای پذیرش تضرعهای عاشقانه بندگان ذات اقدس الهر میگشایند .
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه ، روز نیایش و روز بارش چشم های خاکیان بر شما آسمانیان مبارک باد و التماس دعا در لحظات قشنگ خلوتتان
*********اس ام اس روز عرفه*********
دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
میخواهم در ابریترین لحظهها فریاد بزنم و از باران عرفه سیراب شوم.
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه، روز بی پیرایگی و آراستگی در عرفات خدا و روز زمزمه رازمندی های حسین و روز برخورد اشک و لبخند است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
در زلال آفتاب نگاه خداوند، قنوت عشق را عاشقانه به زمزمه می نشینیم، در روز عرفه که سجاده ای به وسعت هستی گسترده است.
*********اس ام اس روز عرفه*********
خدایا! آنگاه که جان ها و اندیشه ها از نسیم فرحبخش نام و یادت سرشار است، بگذار در برکه عرفه، خود را از زنگار غفلت و معصیت شستوشو دهیم.
*********اس ام اس روز عرفه*********
در روز عرفه، دست های خود را به سوی آن بی نیاز بالا می بریم و پیوسته دعا می کنیم: خدایا! غروب این روز را با غروب گناهانمان یکی گردان.
*********اس ام اس روز عرفه*********
روز عرفه، بر عارفان حق، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می آیند و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می شوند، خجسته باد.
*********اس ام اس روز عرفه*********
در روز عرفه، به عرفان خالص خدایی بازمی گردیم و نگاه عاشقان را برای همیشه به آسمان بندگی پیوند می زنیم.
*********اس ام اس روز عرفه*********
آیا در رؤیاهایتان، سبکبالی و لذت پرواز روح را احساس کرده اید؟ عرفه، رؤیایی است که به حقیقت می پیوندد.
*********اس ام اس روز عرفه*********
عرفه، روز بازگشت است؛ بازگشت به آغوش مهربان خدا. عرفه، روزی است که ناامیدی از درگاه خدا رخت برمی بندد.
*********اس ام اس روز عرفه*********
سلام بر عرفه که جانمان را به رایحه و خنکای نسیم نوازش می دهد.
*********اس ام اس روز عرفه*********
خدایا از اعماق وجودم تو را صدا میزنم و از تو یاری میخواهم ای رحمت کننده و ای گشایشگر
*********اس ام اس روز عرفه*********
خدایا! کمکم کن تو را به خاطر خودت دوست داشته باشم، نه به خاطر خودم و نه به خاطر ترس از عذاب آخرت.
نظر ابن تیمیه درباره آیه 67 سوره مائده:یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ.چیست؟ آیا این آیه را درباره امیر المومنین (علیه السلام) می داند یا خیر؟
استاد حسینی قزوینی:
در مورد نقطه نظرات ابن تیمیه، بزرگ نظریه پرداز وهابیت باید گفت که ایشان نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، همان روش و منهجی را که دودمان بنی أمیه و شجره ملعونه داشتند، ایشان در قرن 7 و 8 إحیاء کرد. در کمتر صفحه ای از صفحات کتابش، منهاج السنة، - که علامه امینی می فرماید که بهتر است به آن منهاج البدعة بگوییم - نسبت به امیر المومنین (علیه السلام)، کم لطفی ها و بی مهری ها و جسارت ها و اهانت ها دارد. به طوری که ابن حجر عسقلانی در کتاب الدرر الکامنه، ج1، ص151 صراحت دارد:
تعدادی از مسلمانان - یعنی اهل سنت -، ابن تیمیه را به خاطر جسارت هایی که به امیر المومنین (علیه السلام) دارد، منافق می دانند.
چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
لا یبغضه إلا المنافق.
صحیح مسلم، ج1، ص61 - مسند احمد، ج1، ص95 - تهذیب الکمال للمزی، ج15، ص233 - تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج42، ص134 - مجمع الزوائد للهیثمی، ج9، ص133 - سنن الترمذی، ج5، ص306 - سنن النسائی، ج8، ص116 - فتح الباری فی شرح صحیح البخاری لإبن حجر - ج1، ص60 - المعجم الأوسط للطبرانی، ج2، ص337 - تاریخ الاسلام للذهبی، ج3 ص634 - شرح مسلم للنووی، ج2، ص64
تمام تلاش ابن تیمیه نسبت به امیر المومنین (علیه السلام) این است که کلیه فضائل امیر المومنین (علیه السلام) و آیاتی که درباره امیر المومنین (علیه السلام) نازل شده، روایاتی که در ولایت و خلافت امیر المومنین (علیه السلام) را به نوعی زیر سوال ببرد. از جمله همین آیه 67 سوره مائده است. ایشان صراحت دارد:
این که می گویند این آیه درباره علی نازل شده است، دروغ محض است.
کیف یکون قوله "یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ" نزل ذلک الوقت و لا خلاف بین أهل العلم أن هذه الآیه نزلت قبل ذلک.
در میان اهل علم و علماء، هیچ اختلافی نیست که این آیه، قبل از غدیر نازل شده است.
ایشان تعبیری دارد که من از عزیزان و اهل سنت و جوانان وهابی و کسانی که دارای فکر هستند و گوش شنوا و چشمی بینا و قلبی آگاه دارند، تقاضا دارم که به این عبارت ابن تیمیه توجه کنند و به پاسخی هم که بنده تقدیم می کنم، توجه کنند.
ایشان می گوید:
فمن قال إن المائده نزل فیها شئ بغدیر خم فهو کاذب مفتر بإتفاق أهل العلم.
کسی که بگوید چیزی از آیات سوره مائده درباره علی نازل شده، او، به اتفاق اهل علم و علماء، دروغگو و افتراء زننده است.منهاج السنة لإبن تیمیة، ج7، ص315 - 313
در پاسخ ابن تیمیه، اولا قول مفسران بنام اهل سنت را عرض می کنیم.
آقای فخر رازی - که تمام تلاشش را برای توجیه آیات مربوط به خلافت امیر المومنین (علیه السلام) کرده - در تفسیر کبیر، ج12، ص49 صراحت دارد:
نزلت الآیة فی فضل علی بن أبی طالب علیه السلام و لما نزلت هذه الآیة أخذ بیده و قال : "من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه"، فلقیه عمر رضی الله عنه فقال: هنیئا لک یا ابن طالب أصبحت مولای و مولى کل مؤمن و مؤمنة.
این آیه 67 سوره مائده، درباره علی بن أبی طالب نازل شد. وقتی این آیه نازل شد، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست علی را گرفت و گفت: «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».
آقای سیوطی - که از استوانه های علمی اهل سنت و از شخصیت های برجسته و بنام است - در کتاب الدر المنثور می گوید:
ابن أبی حاتم و ابن مردویه و ابن عساکر از ابو سعید خدری صحابه نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده اند که این آیه درباره امیر المومنین (علیه السلام) نازل شده است.
در بخشی ازسخنان سیوطی، آمده:
از ابن مردویه - که از بزرگان و ثقات اهل سنت است - از عبد الله مسعود - مفسر گرانقدر و صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) - :عن ابن مردویه عن ابن مسعود قال: کنا نقرأ على عهد رسول الله: یا أیها الرسول بلغ ما انزل إلیک من ربک "أن علیا مولى المؤمنین" و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس.
ما قرآنی را که در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نوشته بودیم و قرائت می کردیم، این آیه 67 سوره مائده را اینگونه قرائت می کردیم: «یا أیها الرسول بلغ ما انزل إلیک من ربک أن علیا مولى المؤمنین».
یعنی این واژه «أن علیا مولى المؤمنین»، طبق روایت عبد الله مسعود، در قرآن هایی که در زمان نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، موجود بوده است.الدر المنثور للسیوطی، ج2، ص298 - فتح القدیر للشوکانی، ج2، ص60 - روح المعانی للآلوسی، ج6، ص193 - المنار لمحمد رشید رضا، ج6، ص463
با توجه به این قضیه، ابن تیمیه می گوید:کسی که بگوید چیزی از آیات سوره مائده درباره علی نازل شده، او، به اتفاق اهل علم و علماء، دروغگو و افتراء زننده است.
پس ایشان ابو سعید خدری، عبد الله مسعود، سیوطی، آلوسی، رشید رضا و شخصیت های برجسته اهل سنت مانند فخر رازی و ابن عساکر و دیگران را دروغگو و مفتری می داند. اگر به کتاب های تاریخی و تفسیری و رجالی، مراجعه شود می بینید که شاید صدها کتاب از کتب تفسیری و تاریخی و رجالی اهل سنت، آورده اند که این آیه در شأن امیر المومنین (علیه السلام) نازل شده است.
آدرس منابع ذکر شده، از نرم افزار مکتبة اهل بیت (علیهم السلام) می باشد.
ترجمه:
ص153 تا157 ترجمه الغدیر(ج2)
وجه دوم (از اشکالات ابن تیمیه) اینکه سوره " المعارج " مکى است باتفاق دانشمندان و بنابراین ده سال یا بیشتر قبل از واقعه غدیر نازل شده
جواب این اشکال- آنچه از اجماع و اتفاق مذکور حاصل میشود اینست که سوره مزبور من حیث المجموع مکى است نه جمیع آیات آن، بنابراین ممکن است این آیات بالخصوص مدنى باشد، کما اینکه در بسیارى از سوره هاى نظیر دارد و این ایراد وارد نخواهد بود که: وقتى متیقن شد که سوره اى مکى است یا مدنى لازمه آن اینست که آیات اولین آن نیز یا آیه اى که نام سوره از آن گرفته شده چنان باشد، زیرا چنانکه قبلا نیز اشعار نمودیم، ترتیبى که در آیات و سور ملاحظه میشود بمقتضاى توقیف است نه ترتیب نزول، بنابراین امکان دارد نزول این آیات متاخر باشد و مقدم داشتن آنها بر آیاتى که قبلا نازل شده بسبب توقیف باشد، هر چند ما بحکمت این امر واقف نباشیم، همانطور که در اکثر موارد ترتیب در آیات و سور قرآن ما بحکمت آن وقوفى نداریم و چه بسیار نظیر دارد، از جمله:
1- سوره " عنکبوت "، که مکى است، جز ده آیه از ابتداء آن، بطوریکه این امرد را طبرى در جزء بیستم تفسیرش در ص 86 و قرطبى در جلد 13 تفسیرش در ص 323 و شربینى در ج 3 " السراج المنیر " ص 116 روایت نموده اند.
2- سوره " کهف "، مکى است، جز هفت آیه از ابتداء آن که مدنى است
و این آیه نیز در سوره نامبرده: " و اصبر نفسک... " نیز مدنى است چنانکه در ج 10 تفسیر قرطبى صفحه 346 و ج 1 " اتقان " سیوطى صفحه 16 مذکور است.
3- سوره " هود " مکى است مگر این آیه مبارکه: " و اقم الصلوه طرفى النهار... " چنانکه در جلد 9 تفسیر قرطبى صفحه 1 مذکور است و این آیه: " فلعلک تارک بعض ما یوحى الیک.. " چنانکه در جزء 2 " السراج المنیر " صفحه 40 مذکور است.
4- سوره " مریم " مکى است، مگر آیه سجده و آیه: " ان منکم الا واردها " بطوریکه در جزء 1 " الاتقان " سیوطى صفحه 16 مذکور است.
5- سوره " رعد " مکى است، مگر این آیه: " و لا یزال الذین کفروا... " و بعض آیات دیگر آن و یا عکس این است، بطوریکه قرطبى در جزء 9 تفسیرش در صفحه 278 و رازى در جزء 6 تفسیرش صفحه 258 و شربینى در جزء 2 تفسیرش صفحه 137 بدان تصریح نموده اند.
6- سوره " ابراهیم " مکى است، مگر این آیه: " الم تر الى الذین بدلوا نعمه الله... " و آیه بعد آن، چنانکه قرطبى در جزء 9 تفسیرش صفحه 338 و شربینى در " السراج المنیر " جزء 2 صفحه 159 بان تصریح نموده اند.
7- سوره " الاسراء " مکى است، مگر این آیه: " و ان کادوا لیستفزونک من الارض... " تا: " و اجعل لى من لدنک سلطانا نصیرا " بطوریکه در جزء 10 تفسیر قرطبى صفحه 203 و جزء 5 تفسیر رازى صفحه 540 و جزء 2 " السراج المنیر " صفحه 261 مذکور است.
8- سوره " حج " مکى است، مگر این آیه: و من الناس من یعبد الله على حرف، چنانکه در جزء 12 تفسیر قرطبى ص 1 و جزء 6 تفسیر رازى ص 206 و جزء 2 " السراج المنیر " ص 511 مذکور است.
9- سوره " فرقان " مکى است، مگر آیه: و الذین لا یدعون مع الله الها
آخر، چنانکه در جزء 13 تفسیر قرطبى ص 1 و جزء 2 " السراج المنیر " صفحه 617 مذکور است.
10- سوره " نمل " مکى است مگر آیه: و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم.. تا آخر سوره مزبور، قرطبى در جزء 15 تفسیرش ص 65 و شربینى در جزء 2 تفسیرش ص 205 بان تصریح نموده اند.
11- سوره " قصص " مکى است، مگر آیه: " الذین آتیناهم الکتاب من قبله " و بقولى مگر آیه: " ان الذى فرض علیک القرآن... "، چنانکه در جزء 13 تفسیر قرطبى ص 247 و در جزء 6 تفسیر رازى ص 585 مذکور است.
12- سوره " المدثر " مکى است، مگر یک آیه در آخر آن، بنا بقولى، چنانکه در جزء 4 تفسیر خازن صفحه 343 مذکور است.
13- سوره " القمر " مکى است، مگر آیه: " سیهزم الجمع و یولون الدبر " شربینى در جزء 4 " السراج المنیر " صفحه 136 این قول را ذکر نموده.
14- سوره " واقعه " مکى است، مگر چهار آیه، چنانکه در جزء 4 " السراج المنیر " ص 171 مذکور است.
15- سوره " المطففین " مکى است مگر آیه اول آن که نام سوره از آن گرفته شده چنانکه طبرى در جزء 30 از تفسیرش در ص 58 آنرا روایت کرده.
16- سوره " و اللیل " مکى است مگر آیه اول که نام سوره از آن گرفته شده چنانکه در " الاتقان " جزء 1 ص 17 مذکور است.
17- سوره " یونس " مکى است، مگر آیه: " و ان کنت فى شک.. " تا دو آیه یا سه آیه یا آیه " و منهم من یومن به... "، چنانکه در جزء 4 تفسیر رازى ص 774 و " اتقان " سیوطى جزء 1 ص 15 و تفسیر شربینى جزء 2 صفحه 2 مذکور است.
سوره ها مدنى و مکى
از جمله آنها: سوره " مجادله " مدنى است، مگر ده آیه از اول آن که نام سوره از آنها گرفته شده چنانکه در تفسیر ابى السعود در حاشیه جزء 8 از تفسیر رازى ص 148، و جزء 4 " السراج المنیر " ص 210 مذکور است.
و از جمله سوره " البلد " مدنى است، مگر آیه اول آن که نام سوره بلد از آن گرفته شده تا آخر آیه چهارم، چنانکه این قول در جزء 1 " الاتقان " ص 17 ذکر شده، و سوره هاى دیگر که ذکر آنها موجب تطویل است.
علاوه بر این، ممکن است یک آیه دوبار نازل شده باشد، مانند بسیارى از آیات که علماء تصریح نموده اند که از نظر پند و یادآورى و یا از لحاظ اهتمام بشان آنها و یا جهت اقتضاء دو مورد که بیش از یک بار نزول آنرا ایجاب کند، نظیر (بسم الله الرحمن الرحیم) و مانند اول سوره (روم) و مانند: آیه (روح) و مانند آیه: " ما کان للنبى و الذین آمنوا ان یستغفروا للمشرکین " و آیه: " و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به... " تا آخر سوره (نحل) و آیه: " من کان عدوا لله "... تا آخر آیه و آیه: " اقم الصلوه طرفى النهار "... و آیه " الیس الله بکاف عبده ". و سوره " فاتحه الکتاب " که یکبار در مکه هنگام واجب شدن نماز و یکبار در مدینه. هنگام برگردانیدن قبله نازل شده و بهمین جهت به (مثانى) نامیده شده.
سور? مبارکه مائده آیه 68 درباره غدیر خم نازل شده درحالیکه یک سال قبل از رحلت رسول الله نازل شده است. سوره مبارکه معارج آیه 1 در مورد غدیر خم، درست 13 سال قبل از فوت رسول الله و قبل از هجرت نازل شده است. چگونه این آیات به غدیر مربوط می شود؟
باید بدانید اینطور نیست که وقتی یک سوره مکی یا مدنی است کل آن در مکه یا درمدینه نازل شده باشد. مثلاً سوره عنکبوت مکی است ولی 10 آیه اول آن مدنی است؛ و یا سوره کهف که مکی است ولی 7 آیه اول آن مدنی است. چنانچه مفسرین اهل سنت همچون طبری و قرطبی هم در تفاسیر خود گفته اند.
یا آنکه سوره ای مدنی است ولی چند آیه مکی دارد. مانند سور? مجادله که مدنی است جز 10 آیه اول آن.
همچنین است گاهی بخاطر یک آیه که نام سوره از آن گرفته شده است، به آن سوره مکی یا مدنی می گویند. مانند سور? بلد که مدنی است مگر آیات 1 تا 4 و نام سوره را هم از آیه اول آن گرفته اند.(به نقل از اتقان سیوطی ج1 ص17)
و نیز ممکن است به خاطر تأکید و تذکر و اقتضای موارد گوناگون، یک آیه در چند جا نازل شده و چند شأن نزول داشته باشد. مانند آیه بسم الله، آیه اول سور? روم، آیه روح، سور? فاتحة الکتاب که یکبار در مکه زمان وجوب نماز و باری دیگر در مدینه به هنگام تغییر قبله نازل گردیده و به همین خاطر سبع مثانی نامیده شده است.(اتقان سیوطی ج1 ص60)
از سوی دیگر نیز ثابت نشده که وقتی سوره ای مکی یا مدنی است، حتماً با آیه مکی یا مدنی آغاز شده باشد. چراکه اقتضای ترتیب نزول با اقتضای ترتیب کتابت متفاوت است.
بنابراین، ادعای اینکه تمام سوره مائده یکجا وآن هم یکسال پیش از رحلت نازل شده باشد، دلیل می خواهد درحالیکه هیچ نقل موثقی در این زمینه نیامده است. همچنین سور? معارج، تنها به اعتبار مکی بودنش نمی تواند مدنی بودن آیه 1 را یا حتّی نزول مجدد آن را نفی کند. چرا که نقل مؤید این مطلب نیز موجود است در حالی که خلاف آن نیست.
برای آگاهی بیشتربه بخشی از کتاب الغدیر مرحوم علامه امینی ج1 در اینباره اشاره می شود.
کتاب الغدیر فی الکتاب والسنّة والأدب ،ج1،ص43تا45(از نرم افزار نور الولایه)
إن سورة المعارج مکیة باتفاق أهل العلم فیکون نزولها قبل واقعه الغدیر بعشر سنین أو أکثر من ذلک.
الجواب:
إن المتیقن من معقد الإجماع المذکور هو نزول مجموع السورة مکیا لا جمیع آیاتها فیمکن أن یکون خصوص هذه الآیة مدنیا کما فی کثیر من السور، ولا یرد علیه أن المتیقن من کون السورة مکیة أو مدنیة هو کون مفاتیحها کذلک، أو الآیة التی انتزع منها اسم السورة، لما قدمناه من أن هذا الترتیب هو ما اقتضاه التوقیف لا ترتیب النزول، فمن الممکن نزول هذه الآیة أخیرا وتقدمها على النازلات قبلها بالتوقیف، وإن کنا جهلنا الحکمة فی ذلک کما جهلناها فی أکثر موارد الترتیب فی الذکر الحکیم، وکم لها من نظیر ومن ذلک.
1 - سور العنکبوت فإنها مکیة إلا من أولها عشرة آیات کما رواه الطبری فی تفسیره فی الجزء العشرین ص 86، والقرطبی فی تفسیره 13 ص 323، والشربینی فی السراج المنیر 3 ص 116.
2 - سور الکهف فإنها مکیة إلا من أولها سبع آیات فهی مدنیة وقوله.
واصبر نفسک. الآیة. کما فی تفسیر القرطبی 10 ص 346، وإتقان السیوطی 1 ص 16.
3 - سورة هود مکیة إلا قوله: وأقم الصلاة طرفی النهار. کما فی تفسیر القرطبی 9 ص 1 وقوله: فلعلک تارک بعض ما یوحى إلیک کما فی السراج المنیر 2 ص 40.
4 - سورة مریم مکیة إلا آیة السجدة وقوله: وإن منکم إلا واردها. کما فی إتقان السیوطی 1 ص 16.
5 - سورة الرعد فإنها مکیة إلا قوله: ولا یزال الذین کفروا. وبعض آیها الأخر أو بالعکس کما نص به القرطبی فی تفسیره 9 ص 278، والرازی فی تفسیره ج 6 ص 258، والشربینی فی تفسیره 2 ص 137.
6 - سورة إبراهیم مکیة إلا قوله: ألم تر إلى الذین بدلوا نعمة الله. الآیتین نص به القرطبی فی تفسیره 9 ص 338، والشربینی فی السراج المنیر 2 ص 159.
7 - سورة الاسراء مکیة إلا قوله: وإن کادوا لیستفزونک من الأرض إلى قوله: واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا. کما فی تفسیر القرطبی 10 ص 203، والرازی 5 ص 540، والسراج المنیر 2 ص 261.
8 - سورة الحج مکیة إلا قوله: ومن الناس من یعبد الله على حرف.
کما فی تفسیری القرطبی 12 ص 1، والرازی 6 ص 206، والسراج المنیر 2 ص 511.
9 - سورة الفرقان مکیة إلا قوله: والذین لا یدعون مع الله إلها آخر.
کما فی تفسیر القرطبی 13 ص 1، والسراج المنیر 2 ص 617.
10 - سورة النمل مکیة إلا قوله: وإن عاقبتم فعاقبوا. الآیة. إلى آخر السورة، نص بذلک القرطبی فی تفسیره 15 ص 65، والشربینی فی تفسیره 2 ص 205.
11 - سورة القصص مکیة إلا قوله: الذین آتیناهم الکتاب من قبله وقیل: إلا آیة: إن الذی فرض علیک القرآن. الآیة. کما فی تفسیری القرطبی 13
ص 247، والرازی 6 ص 585.
12 - سورة المدثر مکیة غیر آیة من آخرها على ما قیل کما فی تفسیر الخازن 4 ص 343.
13 - سورة القمر مکیة إلا قوله: سیهزم الجمع ویولون الدبر، قاله الشربینی فی السراج المنیر 4 ص 136.
14 - سورة الواقعة مکیة إلا أربع آیات کما فی السراج المنیر 4 ص 171.
15 - سورة المطففین مکیة إلا الآیة الأولى ومنها انتزع إسم السورة کما أخرجه الطبری فی الجزء الثلاثین من تفسیره ص 58.
16 - سورة اللیل مکیة إلا أولها ومنها إسم السورة کما فی الاتقان 1 ص 17.
17 - سورة یونس مکیة إلا قوله: وإن کنت فی شک. الآیتین أو الثلاث أو قوله: ومنهم من یؤمن به. کما فی تفسیر الرازی 4 ص 774، وإتقان السیوطی 1 ص 15، وتفسیر الشربینی 2 ص 2.
کما أن غیر واحد من السور المدنیة فیها آیات مکیة:
منها: سورة المجادلة فإنها مدنیة إلا العشر الأول ومنها تسمیة السورة کما فی تفسیر أبی السعود فی هامش الجزء الثامن من تفسیر الرازی ص 148، والسراج المنیر 4 ص 210. ومنها: سورة البلد مدنیة إلا الآیة الأولى (وبها تسمیتها بالبلد) إلى غایة الآیة الرابعة کما قیل فی الاتقان 1 ص 17. وسور أخرى لا نطیل بذکرها المجال.
على أن من الجایز نزول الآیة مرتین کآیات کثیر نص العلماء على نزولها مرة بعد أخرى عظة وتذکیرا، أو اهتماما بشأنها، أو اقتضاء موردین لنزولها غیر مرة نظیر البسملة، وأول سورة الروم، وآیة الروح، وقوله: ما کان للنبی والذین آمنوا أن یستغفروا للمشرکین. وقوله: وإن عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به. إلى آخر النحل. وقوله: من کان عدوا لله. الآیة. وقوله: أقم الصلاة طرفی النهار. وقوله ألیس. الله بکاف عبده. وسورة الفاتحة فإنها نزلت مرة بمکة حین فرضت الصلاة ومرة بالمدینة حین حولت القبلة. ولتثنیة نزولها سمیت بالمثانی (راجع إتقان السیوطی 1 ص 60، وتاریخ الخمیس 1 ص 11.)