ارتباط غدیر و عاشورا ؛ نویسنده: حسین صادق زاده مقدم دانشجوی کاردانی آموزش ابتدایی
ماجرای کربلا فقط ریشه در چند ماه به حکومت رسیدن یزید نداشت بلکه ریشه ی اصلی آن از زمان غدیر و مخالفت های اهل سقیفه با جانشینی امام علی (ع) و حوادثی که بعد از آن صورت گرفت و اسلام را از مسیر اصلی اش خارج کرد و منجر به قیام امام حسین (ع) شد تا دوباره غدیر را احیا کند.
مقدمه:
آدمی در هر زمان و مکان به امام نیازمند است و بدون امام این جهان قادر نیست لحظه ای را ادامه دهد.
امامت به دو معناست :
1- به معنای عام
2- به معنای خاص
منظور از امامت عامه :
رهبری مردم است به طور مطلق به صورتی که شامل ولایت فقیه میشود.
منظور از امامت خاصه :
امامت معصومین است که از سوی ÷یامبر اکرم (ص) منصوص به نصوص خاصه می باشد. ( مکارم شیرازی، 1385، ص 11)
امامت به هر دو معنا تاریخچه ای بسیار طولانی در اسلام دارد و هیچ شمشیری در اسلام در امور دینی کشیده نشده است، ان گونه که برای امامت کشیده شده است. از این رو با جستجو در تاریخ می توان فهمید که ریشه اصلی حادثه کربلا امامت و آغاز آن از غدیر است.
« فلعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت و لعن الله امه دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیهما» (زیارت عاشورا)
اختلاف بنی امیه و بنی هاشم:
عبد مناف جد سوم پیامبر اسلام 0ص) هیچگاه در صدد به دست آوردن موقعیت برادر خود در انجام مناصب عالی کعبه نبود. ولی دو تن از فرزندان عبد مناف به نام های هاشم و عبد شمس که دو قلو بودند در این باره به جدال می پرداختند.
اختلاف دیرینه ی بنی هاشم و بنی امیه از این جا بود که بنی هاشم همیشه خصلت خوبی داشتند و اعمال و مناصب کعبه را بر عهده داشتند ولی بنی امیه از آن محروم بودند و این کینه ی بنی امیه از بنی هاشم به جریان دوره های اسلام و بعد عاشورا کشیده شد. از جمله ویژگی های بنی هاشم که آتش حسد بنی امیه را بر بنی هاشم می افروخت عبارتند از : آراستگی به علم و فضیلت ،پاکی و تقوا و اصالت خانوادگیی، شایستگی های فردی.(قمی،1386،صص26-12)
جریان غدیر:
پیامبر اکرم (ص) در سال دهم هجری ، از مدینه به قصد انجام دادن اعمال حج به مکه سفر کرد. سفر پیامبر بیشتر به اطلاع مسلمانان نواحی مختلف رسیده بود و از این رو جماعتها و گروه های بسیاری برای اینکه اعمال حج را در حضور پیامبر (ص) انجام دهند و آداب و مناسک حج را از خود او بیاموزند ، آمدند .(حکیمی،1336،صص36-34)
پس از اعمال حج و در راه برگشت در غدیر خم جبرئیل نازل شد و گفت : «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس»
«ای فرستاده ی خدا ، دستوری که خدا برای تو فرستاده است ، به مردم برسان و گر نه ، تبلیغِ رسالت نکرده ای! خدا تو را از شر دشمن نگه خواهد داشت.»(قرآن کریم)
با توجه به اینکه آن ایام، ماه های آخر عمر پیامبر بود و پیامبر همه احکام را تبلیغ کرده بود. سپس معلوم بود که این پیام مربوط به جانشینی است. ÷یامبر فرمودند که منبری از پالان شتران درست کردند و پیامبر بالای آن رفت و مورخان اهل سنت نوشته اند در آن روز 120000 تن در پای آن منبر حضور داشتند.
«سپس پیشوای سالخورده ی اسلام در آن اجتماع بزرگ و روز داغ ، برای اینکه کمترین ابهامی نماند دست علی (ع) را گرفت و بلند کرد ، چنانکه سپیدی زیر بغل آن دو نمایان شدو آن گاه فرمود : (من کنت مولاه فهذا علی مولاه)(جمعی از دبیران،1362،صص39-38)
«در جای دیگر ابوبکر احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی طی سندی از عبدالله بن اسعد بن زراره ، از پدرش، از رسول خدا (ص) روایت می کند فرمود:
«من کنت مولاه فعلی مولاه» و نیز فرمود : «هر کس که من ولی امر او هستم علی نیز ولی امر اوست.» و فرمود :«پروردگار متعال در باره ی علی بن ابی طالب به من وحی فرمودند که او امیر المومنان و سید و سرور مسلمانان و پیشوای سفید رویان است.»(طلوعی گرگانی،1382،ص 27)
اهمیت غدیر در تاریخ
دانشمند بزرگ و محقق ف نویسنده ی «الغدیر» در ابتدای نخستین جلد کتاب جهانی خود تحت عنوان «اهمیت غدیر در تاریخ»بحثی علمی و جالب کرده که خلاصه آن را با بیان ساده در این جا ذکر می کنیم:
«در نظر خردمندان ، ارج و شرف هر چیز وابسته به نتیجه ی آن است و به اندازه ی ثمره ای است که می بخشد. بنابر این در دامنه ی پهناور تاریخ و موضوعات آن ، مهمترین مطلبی که نظر به نتیجه اش ، دارای موقعیت شایانی است آن بخش هایی است که پیدایش ادیان را نشان می دهد و پایه گذاری مذهب بر آن نهاده شده است و سر چشمه ی عقاید ملت ها و جمعیت هایی قرار گرفته است. از این رو ، این بخش از تاریخ که مبدا پیدایش اعتقادات و مقدمات ملت هاست به ابدیت راه بسته است و هیچگاه تاریخ جهان آن را فراموش نمی کند و با جاودانی و همیشگی در سراسر دوران آینده تاریخ پا بر جای است.»(امین،1366،صص27-20)
سقیفه:
پس از رحلت پیامبر (ص) در حالی که حضرت علی (ع) و جمعی از یاران با وفای پیامبر مشغول عزاداری و در غم پیامبر بودندف بنی امیه که سال ها کینه ی بنی هاشم را به دل داشتند و با ظهور اسلام قدرت از آنها گرفته شده بود ، دوباره فرصت یافتند تا قدرت را دوباره به دست گیرند.«در سقیفه گروهی از نصار گرد هم آمدند تا برای پیامبر جانشین پیدا کنند ولی قریشیان از جمله ابو بکر و عمر معتقد بودند که حاکم باید از قریش انتخاب شود و چون قریش قبیله ی پیامبر است و جز قریش عرب حکومت هیچ کس را قبول نمی کند.»(داودی و رستم نژاد،1384،صص115-114) و به این گونه در سقیفه با مکر و حیله ابوبکر به عنوان پیشوای مسلمانان و خلیفه ی اول و جانشین پیامبر انتخاب شد و واقعه ی غدیر به کل فراموش شد.
منافقان غدیر سازندگان روزهای سقیفه
«همان مجموعه ای که همزمان با غدیر صحیفه ی ملعونه را امضا کردندو در مقابل منبر غدیر ناروا گفتند و کسانی که در توطئه ی قتل پیامبر (ص) و علی (ع) شرکت داشتند، همان ها در ماجرای سقیفه و احراق بیت فاطمه (س) و فدک حضور داشتند و به عنوان عوامل اصلی عمل می کردند.»(انصاری ،1386،ص120)
مهمترین پیامدهای غدیر:
الف) شکسته شدن حرمت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
یکی از مهمترین پیامد های سقیفه فراموشی سخن پیامبر در باره ی خلافت و رهبری علی (ع) بود که این خود موجب بی حرمتی هایی از جمله آتش زدن در خانه ی حضرت فاطمه (س) که تا چندی قبل از آ« حتی به مخیله ی مسلمانان خطور نمی کردصورت گیرد.(داودی ،1384،117-115)
ب) تبدیل شدن خلافت عهد الهی به امری بشری
دومین نتیجه ی روشنی که از سقیفه به دست آمد تبدیل شدن خلافت الهی ، که اعتبارش از نص و تعیین مستقیم خداوند و رسولش نشات می گرفت ، به یک امر عادی بشری بوده آن هم به گونه ای که می توان سر نوشت مسئله ای به این اهمیت را در ی کمشاجره ی کوتاه میان انصار و تنی چند از قریش ، بدون حضور بزرگان اسلام تعیین کرد.(داودی و رستم نژاد،1384،ص118)
ج) به قدرت رسیدن بنی امیه در شام (تبدیل خلافت به پادشاهی)
شاید حاضران در سقیفه از ابتدا فکر نمی کردند چیزی که آنها تصویب می کنند پس از یکی دو دهه ی دیگر تبدیل به یک حکومت سلطنتی موروثی خواهد شد . خلافت که عهدی الهی بود، در سقیفه به زمامداری فردی از قریش تنزل یافت و در ادامه راه ، به حکومت سلطنتی بنی امیه در شام تبدیل شد.(داودی و رستم نژاد،1384،ص119)
به خلافت رسیدن عمر:
«ابن احمر»مورخ معروف می گوید: «ابوبکر در حال احتضار ، عثمان ررا احضار کرد تا وصیتی در امر خلافت بنویسد ، به او گفت : بنویس”بسم الله الرحمن الرحیم این وصیتی است که ابوبکر به مسلمانان نموده ام بعد…” ابوبکر در همین حال بیهوش شد ولی عثمان خودش این جمله را نوشت : “من عمر بن خطاب را خلیفه بر شما قرار دادم و از هیچ خیر و خوبی برای شما فرو گذار نکردم!»(داودی و رستم نژاد،1384،ص132)
و به این ترتیب خلافت به عمر واگذار شد. در دوران خلافت عمر مسائل مهمی پیش نیامد ولی از جمله نکته های مهم حمایت عمر از معاویه بود که فرصت رشد را به معاویه داد.
شورای انتصابی عمر و به قدرت رسیدن عثمان:
زمانی که عمر در بستر مرگ بود چنین گفت : «پیامبر هنگام مرگ از این شش نفر راضی بود؛ علی ، عثمان ، طلحه ، زبیر ، سعد بن ابی وقاص و عبد الرحمن بن عوف. لذا امر خلافت باید به مشورت این شش نفر انجام شود، تا یکی از میان خود انتخاب کنند.»(داودی، رستم نژاد،1384،ص132) ولی انچه روشن است این است که عمر در انتخاب این شورا کاری کرد تا در آخر نتیجه به نفع عثمان تمام شود چون در میان این شش نفر تنها شانس با علی (ع) و عثمان بود، ولی اعضایس شورا طوری انتخاب شده بودند به اکثریت آراء با عثمان شود و این تشکر عمر از عثمان بود و در برابر کمکی که او برای به خلافت رسیدن عمر کرده بود.
پیامدهای خلافت عثمان و نقش آن در تحکیم قدرت بنی امیه:
پس از به خلافت رسیدن عثمان قدرت دوباره به بنی امیه راه یافت و زمینه انتقام از آل رسول الله (ص) فراهم شد.از جمله این که مناصب کلیدی در اختیار امویان قرار گرفت و سیل اموال عظیمی به سوی بنی امیه سرازیر گشت و آنها را بیش از پیش قدرتمند کرد.(داودی و رستم نژاد،1384،صص140-132) امام علی (ع) در نهج البلاغه در باره ی به خلافت رسیدن عثمان میفرماید:«سرانجام یکی از آنها (اعضای شورا) به خاطر کینه اش از من روی برتافت و دیگری خویشاوندی را بر حقیقت مقدم داشت و به خاطر دامادی اش به دیگر(عثمان)تمایل پیدا کرده، علاوه بر جهات دیگر که ذکر آن خوشایند نیست.»(نهج البلاغه،خطبه ی شقیقه)سرانجام چنین انتخابی ، این پیامدها را به دنبال داشت.
به خلافت رسیدن امام علی (ع):
«پس از قتل عثمان ، مردم به خانه ی علی (ع) رفته و خواستار بیعت با او به عنوان خلیفه شدند ،ابتدا حضرت نپذیرفت و علتش این بود که امام می دانست با کسانی روبروست که طی این25سال از مکتب اسلام دور شده اند و حکومت بر آنان کاری بسیار دشوار است ولی به دنبال اصرار و پافشاری مردم، حضرت علی (ع) خلافت را پذیرفت و در سال 35هجری رسما کار خلافت را در شهر مدینه آغاز کرد. »(هنرمند نیا،1379،صص37-36)در این دوران بود که تاریخ زندگانی بشر نمونه ای از حکومت عدل الهی را مشاهده کرد ولی «در صورتی که اگر علی (ع) ، پس از رحلت پیامبر بلافاصله به خلافت نشسته بود و به پرداختن به امور اسلام و مسلمانان نایل گشته بود ، یک وظیفه ی اساسی بیشتر نداشت : ادامه دادن روش پیامبر. اما اکنون دو وظیفه ی مهم و بسیار سخت داشت ، یکی بازگردانیدن مردم به حالت سالهای آخر عمر پیامبر و وادار ساختن آنان به عمل بر طبق اسلام محمد، دوم ادامه دادن آن حالت و آن اسلام.حالا آیا مدتی کمتر از 5 سال که از عمر او ، در آن اوقات باقی مانده بود ،برای این دو کار بزرگ بس بود.»(حکیمی،1336،ص80)
«قُل? مَا سَاَلتُکُم مِن اَجرٍ فَهُوَ لَکُم اِن اَجرِیَ اِلَّا عَلَی الله»(سبا-آیه ی47) «بگو مزدی را که در خواست کردم چیزی است که سودش عاید خود شماست.مزد من جز بر خدا نیست. »
«یعنی آنچه را من به عنوان مزد خواستم عاید شما می گرد نه عاید من.این دوستی کمندی است برای تکامل و اصلاح خودتان . این اسمش مزداست اولا در حقیقت خیر دیگری است که به شما پیشنهاد می کنم.»(مطهری،1388،ص85)باز هم مسلمانان یکی از نیکی های خدا را دفع کردند و با 25سال خانه نشیشنی علی (ع)راضی نشده و او را به شهادت رساندند.
توطئه در عصر امیر مومنان (ع)
از جمله عواملی که در تحقق حادثه کربلا تاثیر بسزایی داشت، توطئه هایی بود که توسط معاویه در زمان حکومت علی (ع) صورت پذیرفت.
با بررسی شواهد تاریخی می توان به وضوح دستان آلوده ی وی را در پشت صحنه ی حوادث آن دورارن که از قتل عثمان شروع شده بود ، مشاهده کرد.
برخی از این حوادث عبارتند از:
1) ترک حمایت از عثمان
2) جنگ جمل یا رویارویی غیر مستقیم معاویه با امام علی (ع)
3) جنگ صفین یا رویارویی مستقیم معاویه با امام علی (ع)
4) ایجاد رعب و وحشت در قلمرو حکومت امام (ع)(داودی و رستم نژاد،1384،صص153-140)
جریانی که منجر به خلافت رسیدن معاویه شد.
پس از به خلافت رسیدن امام حسن (ع) معاویه سعی در این کرد که به مبارزه با امام حسن (ع) بپردازد وبا او جنگ کند و حیله و نیرنگ های بسیار می کرد . امام که از این موضوع آگاه بود نامه ای به معاویه نوشت و در آن گفت : «جاسوسان می فرستی و مکرها و حیله ها می انگیزی، فکر می کنم اراده ی جنگ داری ، اگر چنین است من نیز مهیای جنگم» سپس امام لشکری آماده کرد تا به جنگ با معاویه بپردازد ولی و یاران امام به او خیانت کرده و بسیاری از سپاهیان او به معاویه پیوستند و حتی چند تن از خوارجی که در سپاه امام بودند و در ظاهر به امام ابراز وفاداری می کردند اما در سینه کینه ی امام علی (ع) را داشتند به جان امام قصد کردند ولی کارهای آنها موثر نشد ، سرانجام امام ناچار شد به دلیل جنگ های بسیاری که شیعیان آنها در رکاب امام علی (ع) کرده و خسته بودند و چون دیگر یاران واقعی در رکاب او کم بودند و به اصرار اطرافیان با معاویه صلح کرد.(حکیمی،1336،صص117-113)
دوران خلافت معاویه:
دوران بیست ساله ی خلافت معاویه را میتوان از مهم ترین عوامل زمینه ساز ماجرای کربلا دانست .
در این دوران حوادثی اتفاق افتاد که مقدمات پدید آمدن ماجرای کربلا را فراهم ساخت. در واقع، این دوران از دو زاویه به فرایند حادثه ی کربلا کمک کرد:
از یک سو، ستم ها ، قتل ها و غارت ها و بدعت ها و دین ستیزی های معاویه ،شکل گیری ماجرای عاشورای سال 61 هجری را برای امویان و انتقام آنان از اسلام را آسان می کردو از سوی دیگر حوادث دوران او ، به ویژه زمینه سازی برای خلافت فرزند فاسدش یزید، عکس العمل شدیدی را از سوی مسلمانان به ویژه اهل بیت (ع) رسول خدا (ص) به رهبری امام حسین (ع) به همراه داشت. این عکس العمل ها با شروع خلافت یزید و اصرار او برای بیعت گرفتن از همه ی مسلمین و رسمیت بخشیدن به همه ی خلافتش شدید تر شد تا آنحا که در پی یک سری حوادث – به عاشورای سال 61منتهی گردید.(داودی و رستم نژاد،1384ص162)
انتقام دشمنان اسلام از شکست های زمان رسول خدا (ص):
یکی دیگر از ریشه های جریان عاشورا انتقامی بود که بنی امیه از شکست های خود در زمان رسول خدا (ص) گرفتند.بنی امیه به ویژه ابوسفیان از شکست هایی که در زمان پیامبر متحمل شده بودند و همچنین کشته هایی که داده بودند بسیار کینه به دل داشتند و با اینکه در جنگ احد سپاه اسلام را شکست دادند ولی بازهم در صدد انتقام بودند .(داودی و رستم نژاد،1384،صص102-101)
«بنا به نقل بلاذری تعداد نوزده نفر از کشته شدگان قریش در بدر تنها به دست امام علی (ع) انجام شده است.»(جعفریان ،1386،ص112)
حیات حقیقی غدیر :
غدیر از همان روز کربلا حیات حقیقی خود را آغاز کرد و پس از پنجاه سال در چنگال سقیفه گرفتار بود، برگ جدیدی از تاریخ خود را ورق زد . با شهادت امام حسین (ع) برای بار دوم آوازه ی غدیر تا دورترین نقاط دنیا رفت و حتی کفار و مشرکین ، اهل سقیفه را لعنت کردند و سرفرازی غدیر را آفرین گفتند.(انصاری ،1386،ص116)
بررسی جریان های زمان حکومت یزید«از نیمه ی دوم خلافت عثمان تا پایان دوران حکومت معاویه به تدریج، اصول و یا بعضی از اصول رژیم حکومت اسلامی دگرگون شد و به اصطلاح مسلمانان بدعت ها در دین پدید گشت .در حکومت معاویه این دگرگونی به نقطه ی اوج رسیده از آن جمله عدالت که رکن اصلی این دین است ،تقریبا منسوخ گردید.قتل ها ، تبعید ها مصادره ی اموال بدون مجوز شرعییا به استناد مجوزهای قابل انتقاد، شکنجه و آزار به خاطر گرویدن به مذهبی خاص، یا داشتن طرز تفکری مخصوص ، رواج یافت. ظهور این بدعت ها سبب پدید آمدن و رشد سریع مردم ناراضی شد و جامعه ی عربستان آن روز را مهیای شورش ساخت اما در سراسر زندگانی معاویه مانعی بزرگ مجال نمی داد ناخشنودان ، با وی یا با عاملان وی در افتند این مانع ، قدرت مرکزی شام در سایه ی زیرکی و کاردانی زمامداران از یک سو و هوشیاری و شدت عمل حاکمان و ماموران ، آشکار و مخفی آنان از سوی دیگر بود. تسلط دستگاه بر اوضاع ، هر اجتماع مخالفی را در هم می ریخت ، هر توطئه را در کوتاهترین مدت سرکوبی می کرد. مرگ معاویه و زمامداری یزید دریچه ای به روی مردم ناراضی گشود .آنان فرصتی یافتند تا گرد هم آیند و یزید را که گذشته از نداشتن شرایط اخلاقی لازم برای عهده داری خلافت، بر خلاف رژیم مامور اسلامی عهده دار حکومت شده بود براندازند ، و خلافت را به مسیر نخستین خود ، انتخاب پیشوا از راه اجماع امت – مراجعه به آراء عمومی – برگردانند و چندان که بتوانند بدعت ها را نسخ کنند. به ظاهر هدف مخالفان و نا خشنودان این بود . اما از سوی دیگر حکومت تازه دمشق که بر پایه ی قدرت موروثی – و بر خلاف سیرت مسلمانی بنا گردید میخواست تا هر چه زود تر اساس سلطنت نو بنیاد را محکم کند .طبیعی است که در موقعت ، نخستین اقدام او مطیع ساختن ایالت های اسلامی –حجاز و عراق- تابع دمشق و بیعت گرفتن از نامزدهای احتمالی خلافت در این ایالت ها و تسلیم کردن آنان بود. حجاز از اهمیت معنوی خاص برخوردار بود.و مردم آن در دیده ِ مسلمانان ارجی مخصوص داشتند. اسلام در شهر مکه آشکار شد . قبله ِ مسلمانان و زیارتگاه هر ساله ایشان در این شهر قرار داشت. مدینه مقر پیغمبر (ص) و خلفای او بود .35سال کارهای حوزه اسلامی در این شهر حل و فصل میشد. قبر پیغمبر و مسجد او که مسلمانان به آن ارج فراوان می نهادند در این شهر بود مسلم است که سیاست پیشگان دمشق موقعیت این شهر ها را به خوبی می دانستند ، اما اطمینان داشتند از جانب مکه خطری متوجه آنان نیست، زیرا گروهی بزرگ از خویشاوندان حکومت جدید (بنی امیه)درآن شهر به سر می بردند از سوی مردم مدینه نیز چندان نگران نبودند ، زیرا از سالها پیش مهاجران از تیره های ابوسفیان و دوستان او به این شهر آمده بودند،آنان هیچگاه طرف بنی امیه را به خاطر بنی هاشم یا دیگر تیره ها رها نمی کردند . کارشکنی امویان پس از قتل عمر در راه خلافت علی (ع) –به هنگام تشکیل شورای شش نفری و –انتخاب عثمان نمونه ای از قدرت این دسته در این شهر است تنها ایالتی که حکومت تازه از آن نگرانی داشت عراق و از تنها نامزد خلافت که می ترسید حسین بن علی (ع) بود.
این نوشته ای است از جانب حسین بن علی (ع) به جماعت بنی هاشم. اما بعد ، هر کس از شما به من بپیوندد شهید گردد و آن که تخلف نماید به پیروزی نرسد . والسلام»(سید ابن طاووس،1386،ص123)
همان طور که معاویه در وصیت خود به یزید گفته بود : «من نمیترسم که کسی در حکومت تو نزاع کند مگر سچهار کس که خطرناک ترین آنها حسین بن علی (ع) است.»(قمی،1381،صص88-87)
در عراق از سال ها پیش کفه ی تیره ی اموی وزنی نداشت، بدین جهت عراق دیده به بنی هاشم دوخته و از بنی امیه ناخشنود بود.یزید سخن پدر را به خاطر داشت که :«اگر عراقیان هر روز از تو بخواهند حاکمی را عزل و حاکمی را نصب کنی بپذیر، زیرا عوض کردن حاکم آسان تر است تا رویارویی با صد هزار شمشیر.»هنگامی که یزید به پادشاهی رسید سه تن از فرزندان صحابه در مدینه به سر می بردند . این سه تن در دیده ی مردم بزرگ بودند حسین بن علی(ع) عبدالله پسر زبیر و عبدالله پسر عمر، مسلم بود که پسر زبیر و پسر عمر آن شایستگی را که حسین می داشت نداشتند اگر عراقیان او را به سوی خود می خواندند و اگر او به پا می خواست دمشق با فاجعه ای بزرگ روبرو می شد.آن نامه یزید در نخستین روزهای خلافت برای حاکم مدینه نوشت نتیجه ی همین احساس خطر بود .اگر یزید کار حسین را قبل از رسیدن به عراق تمام می کرد حکومتش بیمه مکی شد (شهیدی،1384،صص13-9)
سرانجام امام حسین (ع) به شهادت رسید ولی با این کار باعث جاودانگی اسلام راستین و سقوط حکومت بنی امیه شد همان طور که پیامبر فرموده بودند: «حسین منی و انا من حسین»«رسول الله (ص) فرموده است «حسین منی و انا من حسین»یعنی من هر چه دارم حضرت حسین (ع) همه ی آنها را از من به ارث می برد و «انا من حسین»یعنی اوست که دین من را زنده می کند و دین من فقط به وجود او احیا می گردد. همه ی حقیقت دین من به وسیله او متجلی می شود.(زاهدی،1385،ص153)
عاشورا پیام ها و درس هایی دارد . عاشورا درس می دهد که باید برای حفظ دین فداکاری کرد.در راه قرآن باید از همه چیز گذشت. درس می دهد که در میدان نبرد حق و باطل ،کوچک و بزرگ،زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع، امام و رعیت، همه با هم در یک صف قرار گیرند و جبهه ی دشمن با همه ی توانایی های ظاهری بسیار آسیب پذیر است.
همچنان که جبهه ی بنی امیه به وسیله ی کاروان اسیران عاشورا در کوفه آسیب دید، در شام و در مدینه آسیب دید.(موسسه ی فرهنگی ولایت،1387،ص76)
نتیجه گیری:
همان طوری که در طی مقاله مشخص شد هر کس می تواند بفهمد که حادثه ی عاشورا ریشه در غدیر و حوادث بعد از آن دارد که مسلمانان و اصحاب سقیفه سخنان روز غدیر پیامبر را نادیده گرفته و حکومت را به دست گرفتند و اهل بیت پیامبر و امامان از حکومت دور مانده و گوشه گیر شدند که باعث شد اسلام از مسیر اصلی خود فاصله بگیرد و تا آنجا که امام حسین (ع) مجبور شد با خون خود و اهل بیت خود به غدیر حیات همیشگی دهد و آن را برای همیشه جاودان کند ولی اگر به غدیر از همان روز اول ارج نهاده می شد شاید ما امروز از وجود امام عصر (عج) بی بهره نبودیم و وضع امروزی جامعه این چنین نبود.
فهرست منابع:
1) قرآن
2) نهج البلاغه
3) مفاتیح الجنان
4) آیت الله مکارم شیرازی ، ناصر – تفسیر نمونه،چاپ 29-تهران،دارالکتاب الاسلامیه
5) علامه امینی،(1366)-الغدیر،جلد اول ،چاپ دوم-تهران،دارالکتاب الاسلامیه
6) انصاری،محمد باقر(1386)-ژرفای غدیر ،چاپ اول-قم،انتشارات دلیل ما
7) جعفریان،رسول(1386)تاریخ سیاسی اسلام(1)،چاپ ششم –تهران ، انتشارات دلیل ما
8) جمعی از دبیران(1363)حساس ترین فراز تاریخ یا داستان غدیر، چاپ اول-انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم
9) حکیمی محمد رضا(1336)-بعثت ،غدیر، عاشورا، مهدی-تهران،انتشارات پرتو
10) سید ابن طاووس- لهوف،چاپ هشتم-مترجم محمد رضا دزفولی(1386)-قم،انتشارات مومنین
11) شهیدی ، جعفر(1384-قیام امام حسین (ع)،چاپ سی و چهارم-تهران، انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اسلامی
12) داودی ،سعید و رستم نژاد،مهدی(1384)- عاشورا ، چاپ دوم- قم، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی طالب (ع)
13) زاهدی ، مرتضی(1385)- اسرار نهفته در کلمه مقدسه ابا عبد الله ، چاپ اول- قم، انتشارات موسسه فرهنگی صابره (س)
14) نظری منفرد،علی(1377)-قصه کربلافچاپ سوم-انتشارات سور
15) قمی،عباس-آن چه در کربلا گذشت،چاپ چهاردهم-مترجم:محمدباقر کوه کمری(1381)-قم،انتشارات مسجد جمکران
16) قمی،عباس(1386)-منتهی الامال،جلد اول،چاپ چهارم-قم،انتشارات نسیم حیات
17) طلوعی گوگانی،محمود(1382)-حدیث ولایت در روایت صحابه،چاپ اول-قم،انتشارات دلیل ما
18) مطهری،مرتضی (1388)-جاذبه و دافعه علی،چاپ شصت و پنجم-قم،انتشارات صدر
19) موسسه فرهنگی قدر ولایت(1387)-امانتداران عاشورا،چاپ ششم-تهران،انتشارات موسسه فرهنگی قدر ولایت
20) مکارم شیرازی،ناصر(1385)-امامت،چاپ اول-قم ،دارالکتب الاسلامیه
هنرمند نیا،اسماعیل(1379)-زندگانی14معصومفچاپ اول-قم،انتشارات طه